معنی نام کوچک ون گوگ

حل جدول

نام کوچک ون گوگ

ونسان


تابلویى از ونسان ون گوگ

آسمان پرستاره شب


ون

درخت جدول، ده هزارسال ترکی، درخت زبان گنجشک، از درختان

لغت نامه دهخدا

گوگ

گوگ. (اِ) دگمه ٔ گریبان. || ثؤلول. || گوساله. (ناظم الاطباء). رجوع به گوک شود. || (ترکی، اِ) در ترکی آسمان و رنگ کبود را نیز می گویند. (غیاث) (آنندراج).


ون

ون. [وَ] (حرف ربط) بل و بلکه که کلمه ٔ ترقی باشد. (برهان).

ون. [-ون] (ع پسوند) علامت جمع مذکر سالم در زبان عربی در حالت رفعی. (فرهنگ فارسی معین):
از این صورت اگر بیرون شوی تو
مه و خورشید محجوبون شوی تو.
عطار.

ون. [وَ] (اِخ) دهی است از دهستان نیاسر بخش قمصر شهرستان کاشان. سکنه ٔ آن 450 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

ون. [وَن ن] (ع اِ) چنگ که به انگشتان نوازند. (منتهی الارب) (آنندراج). سنجی که به انگشتان نوازند. (برهان) (اقرب الموارد). || (اِمص) سستی. (آنندراج). ضعف و ناتوانی در امور. (برهان) (اقرب الموارد). و این هر دو معنی دخیل است. (اقرب الموارد).

ون. [وَ] (پسوند) شبیه و مانند، مرادف وان. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج). پسوندی است دال بر شباهت و مانندگی، چنانکه در پلون (پلوان)، نارون و غیره:
فروغ از توست انجم را بر این ایوان مینوون
شعاع از توست مر مه را بر این گردون مینایی.
سنایی.

ون. [وَ] (اِ) زبان گنجشک، و آن درختی است که چوبی محکم دارد و از آن الوار سازند و در ساختمانهابه کار برند. این درخت در جنگل ها بسیار روید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به زبان گنجشک شود. || میوه ای است مغزدار که به ترکی چتلاقوچ و به عربی حبهالخضراء گویند. (برهان). میوه ٔ ریزه که اندرون آن مغزکی باشد، و به هندی چزونجی گویند. (غیاث اللغات). بنه [ب َ ن َ / ن ِ]. || به هندی، جنگل پردرخت. || ده هزار سال به لغت ختایی. (برهان). || (ص) صاف و بیغش. (برهان).


گوگ سقز

گوگ سقز. [س َق ْ ق ِ] (اِ مرکب) قسمی گیاه کائوچوک دار است. (یادداشت به خط مؤلف).


دروازه گوگ

دروازه گوگ. [دَرْ زَ] (اِخ) دهی است از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد واقعدر 16 هزارگزی جنوب خاوری بجستان و 6 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ عمومی گناباد به بجستان. آب آن از قنات و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


گوگ سرای

گوگ سرای. [س َ] (اِخ) موضعی نزدیک سمرقند. (یادداشت به خط مؤلف). در این محل بود که غایرخان، حاکم اترار و کشنده ٔ تجار مغول را که سبب اصلی هجوم چنگیز گردید، پس از تسخیر اترار و دستگیر ساختن او سیم گداخته در چشم ریختند. رجوع به جهانگشای جوینی ج 1 شود.

واژه پیشنهادی

از آثار ون گوگ

اسکلت با سیگار روشن، گلهای آفتابگردان، غروب در مونت مازو، درختان زیتون، شب پرستاره، گلهای زنبق، بر دروازه ابدیت، شکوفه های بادام، خانه سفید در شب، گلدان ُرزها

فرهنگ معین

گوگ

(اِ.) تکمه گریبان، گوی گریبان. گوگه و گوک و گوکه و قوقه نیز گویند.

معادل ابجد

نام کوچک ون گوگ

242

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری